درد من حصار برکه نیست! درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است!!
وقتی ابرهای سیاه بیایند ماه در آسمان نیست در برکه نیست در چاه نیست
برکه ای گفت به خود / ماه به من خیره شده است ماه خندید که من چشم به خود دوخته ام
سنگ ماه را به سینه می زند برکه