ای برده دلم به غمزه جان نیز ببر
ای خیل نازنینان، عید شما مبارک لاهیجی سالی خوش برای همراهان عزیز️
ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است..
با عشق، قرار در نگنجد...
دمار از من برآوردی نمی گویی برآوردم...
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم ؟
بشناس مرا حکایتی غمگینم
گیرند همه روزه و من گیسویت... روی ماهت مبارک
بی تو نمی گوارد این جامِ باده ما را...
گر زبان شرم دانی، هر نگاهم ناله ای ست... کاشانی
بگشود زلف و گفتا ،بنشین که شب دراز است شیرازی
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
یک بوسه ربودم ز لبت دل دگری خواست...
غم به گردِ من نمی گردد زِ بی غمخوارگی...
از همه کَس رمیده ام با تو در آرمیده ام
ای بی تو نگشته بخت بیدار...
. ترک خویش و ترک خویشان می کنیم ...
وای از آن سال که بی یار، بهارش برسد ! سید صالحی
گوشه ی چشم تو از مُلک جهان ما را بس ..️
ای غذای جان مستم نام تو...️
شب بخیر ای نَفَست شرحِ پریشانیِ من..
خاطرم از همه جمع است، پریشانِ توام...
ما نباشیم کِه باشد کِه جَفای تو کِشد... بافقی
صبر از تو خلافِ ممکنات است ...