اے لبانت بوسه گاه بوسه ام خیره چشمانم به راه بوسه ات ...
مثل شب های دگر باز به هم خیره شدند برکه و ماه ، ولی از سر بی حوصلگی
مانده ام خیره به راه نه مرا پای گریز نه مارا تاب نگاه..
مانده ام خیره به راهی ... که تو را چون باد برد.
تو خیره به جهانی و ...من خیره به تو
من برای هر کاری دلیل دارم جز خیره شدن به تو