بیو غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو غمگین
فقط خدامیدونه توباعث مرگمی موندم چراداغونی چراروی قبرمی مگه میشه کسی روکشت وواسش غصه خوردمن که میگم یه عاشق ازدستت دق کردومرد
نمی دانستم روزی می رسد که در دامن شب اشک بریزم و با توهمات ذهن بیمارم امید را به خود القا کنم....
نمی دانستم روزی گوشه نشین خانه و ساعت شنی عمرم می شوم؛ هرچه بیشتر در خود فرو میریزم ،پیرتر می شوم...
نمی دانستم روزی جوانی ام در خلوت می گذرد و چهره شاداب در آینه به زردی بیماری دیده می شود....
خوشبختی حرام اعلام شد،
روز تولد من در گوش سرنوشت....
بغضم زندانبان اشک هایم است....
دفترشعرم خلاصه دردهایم است....
و تو از روی خرده شیشه های قلبم عبور کردی....
بهشت خبری نیست!سعادت تو در آغوش من معنا می گرفت....
مدت هاست که روح پر احساس خود را کشته ام و تبر بر دست بر تک تک درخت های امید دلم هجوم برده ام....
جهنم دیده را بهشت خدا فقط درمان است...!
به تنهایی بی تو خوشترم تا همنشین غیر شوم...
آن قدر دارمت
که انگار نه انگار
ندارمت
شب جمعه است و حالم، این چنین است:
نهان، در خانه ی جان، غم نشین است؛
تمامم خفته در دنیای غمها،
مرا بستر، غمی، بغض آفرین است.
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)