مسافران شب راهی سفرند ؛ سفری رو به سحر
مسافر بودیم، یادمان رفت، خانه ساختیم ...
غصه نخور مسافر! رفتیم تو ماه اسفند بهار تو بر میگردی چیزی نمونده بخند...
امشب مسافر اغوشش هستم پشت پایم آب نریزید بر نخواهم گشت
چتر را بست / مسافر خیابان/منفی صفر
مسافرخانه ای سرراهی ام آنکه می آید و آنکه می رود مسافر است!