بیو

مرا چه جای دل باشد چو دل گشته ست جای تو...

مژگان بهم آوردمnbsp; و
رفتم به خیالت ...

دل اگر صیقل نباشد مُهر پیشانی چه سود

ماند پیکانِ تو در سینه به غمخواری دل

به هرقدم نشانِ نقشِ پای توست..

نسازد عشق مسکن سینه های تنگ میدان را

از هزاران دل،
یکی را باشد
استعدادِ عشق..!_

خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم ...!

_

خانه گرفت عشق تو ناگه در جوار جان...

تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا..؟

چشمت خوش است و بر اثر خواب خوش تر است..

به جوی دوست چو آب روان خوشیم

چندان که زلف توست،درازست کار من

یادِ رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد...

عاقبت زلف عروسانِ غمت را شانه ام!

بشکن خمارِ من به لبnbsp;لعلnbsp;جان فزای..

هرکه یار ماست
میل کشتن ما می کند..

مکیدن از لبِ هر عضو بوسی زَد دهانم را...

یاد عالم می کنیم اما فراموشیم ما...

به ولله که جانانم تویی تو...️

بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت

.

کز نفس تو دم به دم می شنویم بوی جان..

ترانه و موزیک:نیما معین
با صدای:

مهمتراز لبخند ،چشم خند است...