با کوله باری از خاطرات خوب و بد زیر آسمان شب راه می روم خاطراتم همانند نواری پُر خَش در ذهنم عبور می کند چه نوار پُر دردسری گاه گداری بر روی نقطه ای از تو توقف می کند .
اون لحظه که میخنده باید دکمه توقف زندگیو بزنی فقط نگاش کنی ... ️️️
خزان رسید و شب کوچه را تصرف کرد و مهر در بغل کاج ها توقف کرد
اگه دلتنگى رو یک خیابان در نظر بگیریم، من پشت چراغ قرمزِ خرابش مدت هاست که توقف کردم
حال ما در زندگی حال آن فردی است که در سرازیری می دود و برای باقی ماندن بر دو پای خود ناگزیر از دویدن است و اگر بخواهد توقف کند به زمین در خواهد غلتید.