متن جملات آموزنده
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات جملات آموزنده
                    
                    
                    یکی از دوستانم ازم پرسید : 
تفاوت راستی و درستی چیست ؟ 
به او گفتم دختر از چه سنی می تواند ازدواج کند؟
گفت از نه یا ده سالگی . 
گفتم خب آیا دختران در این سن ازدواج می کنند؟و یا اصلا درست است که ازدواج کنند؟
گفت فهمیدم 
گفتم...
                
                    
                    
                    به وقت تفکر : 
 
دوستی به من گفت : من بر خلاف تو به جهان  
فقط نگاه مادی و فیزیکی ندارم و دیدگاه های  
بالاتری را می بینم  
 
و در پاسخ به او گفتم : دوست عزیزم با هر  
نگاهی دلت خواست به جهان بنگر اما اگر  
لبه پشت بام...
                
                    
                    
                    کجایی کوروش ؟؟؟ آسوده خفتن را رها کن و برخیز و ببین که شده ایم :  سمبل زشتی گفتار ، پستی کردار و پلیدی پندار .😔😔😔😔
بابک حادثه
                
                    
                    
                    با یک مثال غیرت را برایتان تعریف می کنم :  
غیرت یعنی اتومبیلی زیر پای همسرت قرار دهی که کسی نزدیکش نگردد یا در منطقه ای ساکن شوی که سطح فرهنگی اش مطابق عقل باشد نه اینکه در فقر و نکبت او را ذلیل کرده و سپس بخواهی محدودش نمایی...
                
غرامت ناسپاسی هر چیز ، از دست دادنش است و غرامت مستی بسیار ، در جمع مستان هوشیار نشستن است و غرامت عشق تنها غرامتی است که پرداخت نمی شود بلکه هر روز افزون می گردد . بابک حادثه
عشق را کشک می خوانیم ، حس عاشقانه را ننگ می دانیم و با اصرار انکارش می کنیم و به این حماقت زننده خود ، افتخار هم می کنیم و بدتر اینکه دشمنی را جار می زنیم و به این جهل خود نیز می بالیم و در آخر مدعی هستیم...
                    
                    
                    عمری دنبال فرمول خوشبختی نگرد .  
کافی است میان عقل و دل دیوار نکشی . 
آنگاه خوشبختی بی تردید . بابک حادثه
                
عقیده ای که گمان کند صد در صد درست است و نیازی به هیچ تغییری ندارد ، هر چه باشد از هر که باشد و در هر زمان و مکانی که باشد توهم است توهمممم . بابک حادثه
از دیدگاه من ظالم و مظلوم تفاوتی ندارند . ظالم کسی است که در حق مظلومی ظلم می کند و مظلوم کسی است که به هر دلیلی اجازه می دهد ظالم در حقش ظلم نماید . هر دو به یک اندازه در ساختن این تراژدی سهم دارند . بابک حادثه
                    
                    
                    دوزخی جز جهل و فردوسی به جز دانش مجو 
 
. بابک حادثه
                
در جهانی که آمدنت تاوان هوسرانی دیگری ، زندگی ات بر مدار جبری آداب و رسوم دیگری ، و بهای آمدن و زیستن تو مرگی مرموز و بی خبر و بی اختیار است ، بهتر آن است نه دل ببندی و نه دل ببری ، تنها از هر ثانیه اش...
طاقت خود را بالا نبر ، سطح مشکلاتت را پایین بیاور ، بالا بردن طاقت یعنی آمادگی برای پذیرش مشکلات عظیم . بابک حادثه
طالب ثروتی ، علم بیاموز ، طالب علمی ، ثروتمند شو . این دو هیچ برتری نسبت به هم ندارند و برای شکوفا شدن باید هر دو را یکسان داشته باشی . بابک حادثه
                    
                    
                    طلبکار بودی ، بدهکار را تهدید مکن و اگر بدهکار بودی ، طلبکار را تحقیر مکن .  
بابک حادثه
                
 
                     
                     
                 
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                     
                    