حسود نیستم ولی لال شود هرکه غیر من را عشق بنامد
حقِ همه چیز مالِ تو فقط بنویس امضا کن که چشمهایت بعدِ من،کور شوند... من حسودترین آدمِ روى زمینم، حتى وقتى نداشته باشَمَت
زیباست از تو نوشتن,از تو گفتن وقتی ماه حسود بر لب پنجره هرشب مرا نگاه میکند و من بی اعتنا به تو فکر می کنم
زیباست از تو نوشتن,از تو گفتن وقتی ماه حسود بر لب پنجره هرشب مرا نگاه میکند و من بی اعتنا به تو فکر میکنم . . .
ای روزگار حسود! آیا ممکن است این لحظات مستی که در آنها فرشته عشق به کام ما باده سعادت میریزد با همان شتاب ایام تیره بختی از بر ما گذر کنند؟ آیا نمیتوانیم لااقل اثری از این لحظات در نزد خود نگاه داریم؟ آ یا این روزگار خوشی برای همیشه...