متن عاشقانه کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه کوتاه
نگران دست هایت هستم
که بعد از،
از دست دادن من ، به که ، دست خواهد داد.
در کنج خیالم ز لبش، بوسه چیدم.
خداوند گناهم را ببخش، توبه توبه.
➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...
دوباره وقت قرار است و بینِ عقربه ها
به شوقِ دیدنِ تو ،جنگ تن به تن شده است.
بنا نبود که لب وا کنم، یقین دارم
به لطف تو دلِ من تشنه ی سخن شده است
من چرا شاعر و عاشق نشوم، وقتیکه.
سی و دو حرف الفبا، همه مجنون توأند.
خوابم را
پرنده ای نوک می زد
تو آمدی و لغزید
بالی بر شانه های پنجره
آغوش تو خانـہ ے من است
سـ؋ـت בر آغوش بگیر تا خانه ام در اوج عشق گرم شود..
اجاق دل، ز بهرِ مهرِ تو، گرم از محبّت شد!
بیا مهمان قلبم شو؛ که احساسم به وجد آری!
تمام نقطههای دل، قلمرو دلت شده؛
تو پادشاه دل شدی، به یک نگاه مهربان!
...رمیده می شوم و رام می شوم باتو
غزل غزل به هوایت غزال خواهم شد...
سرخ میگردد دلم، از شادیِ بودن، کنارت
آبیِ احساس دارد، رنگ و روی خاطراتت
هر چه دست میکشـــــــم
پاک نمیشود؛
- ماهِ دلم -
این آهِ نشسته بر
قلبِ شیشهای ...
من از رقص جمعی پرستوان،
در کرانههای آسمان،
دانستم:
«عشق»،
همه،
پرواز است!
من از نجوای پروانه،
در گوش گل،
دانستم:
«عشق»،
راز و نیاز است!
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
تو....
از کدامین اتفاق افتاده ای
مرورت که می کنم
شادمانی از گونه هایم سُر می خورد
درد و درمانم یکیست...
آن هم سیه چشمان توست...
عشق آنست که با سکوت پس زندو
با نگاهش ب آغوش کشد
ب آغوش بکش این من دیوانه را..
درد و درمانم یکیست ـ..
آن هم سیه چشمان توست...
میِکشد هر شب مرا چشمان تو...
تا به سر حد جنون...