صبح شده تو خوابیدی کنار من ، روی دست من و من نفسهایت را می شمارم. تو را بو می کنم من تو را نفس می کشم . هیچ دلیلی برای امروز نیست به جز تو.
صبح است و دلم لک زده لبخندت را. آن گونه ی سرخ و آن لب قندت را.
- تا حالا فکر کردی کی میشه که یه آدم میگه گند بزنن تو این زندگی؟ + اره ... هر روز 7:30 صبح!