حسرت گمشده تاریخ دوران منی و اکنون که پیدایت کرده ام اندوه شده ای درشیرینی تاریخ دورانم چگونه بگذرم ازتو که نتوانم و چگونه بمانم باتو که بازهم نتوانم
و حَول حالِ ما به حالِ همان روزها که بى هراس از این روزها بدنبال نان بدنبال آب اینچنین ،حیران نبودیم ...