صاحب سخنی و صاحبِ انجمنی در دولتِ عشق، مالکِ قلبِ منی از دیده گُمی و سازِ قلبم دستت میسازی و مینوازی و میشِکنی
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم