شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
سرخ؛آبی؛سرخابی...زندگی در عشق،سرخ می تپد؛سبزتر از آبی،جریان دارد...رنگهای زندگی را،دوست دارم...زهرا حکیمی بافقی،شعر سرخابی....
آمدی رنگ زندگی ام را تغییر دادیتا عشق در من به هوای تازه برسدحالا که رفته ایمهم نیست چند روزباید بدون تو سر کنموقتی می توانمفقط به تو فکر کنمکه هر لحظهدر من متولد می شویو عشقت آنقدر در من رخنه کرده کهنفس هایم رااز اتاقم پس گرفته امتا تنها عطر تو را تنفس کنمکمتر پیش می آیدکسی مثل من عاشق شودرویایی را در آغوش بگیردکه روی تنش جا ماندهو منتظر بماندمنتظر دستی کهریسمان به ریسماندر موهایش گره خوردهو منتظر قلبی ک...