شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
بغض هایمان را از بس حبس کرده ایم تبدیل به زندانبان های ماهر برای بغض ها شده ایم من خود یک زندانبان پر از زندانی هایی هستم که آماده لبریز شدنن.زهرا هاشم زاده...
من هر روز با او صحبت میکنمدر پشت میزی زیبا در کافه ای قدیمی من غزل میشوم او شور میشودمن غرق می شوم او ناجی می شودمن مات می شوم او مبهوت می شودمن درد او درماناو سرد می شود من گرمامن حرف می شوم او نگاهمن بغض می شوم او اشک در سکوت دو نفرمان پا به پای هم سخن میگوییمبی هیچ نشانه ای از رنگ هر روز صحبت در سکوتصدای سکوتمان از هزاران موسیقی دیدنی تر استخندهایمان عمیق تر و احساسمان پرشورتر......و صدای سکوتمان پر رنگ تر.....ز...