صبح رخ داده که باور کند این دل،شاید پشت تاریکی ما هم،سحری می آید
فتح کن اقصای دل را،با نگاهت بی کلام سایه ی عشق تو بر اقلیم جانم مستدام
در بزنگاه ِ پُتک ِ ثانیه ها ساقدوش ِ دقایقم بودی من عروسی ، که بختش اما خواب گاهی ای کاش ، عاشقم بودی ...