می روم شاید کمی حال شما بهتر شود می گذارم با خیالت روزگارم سر شود
تنها تو بودی که می خواستم غروب را برایت زیبا کنم و رازهایم را بدانی و رازِ رازهایت را بدانم، می خواستم آینه ام باشی که هروقت زیبایم در تو بنگرم و زخم هایم را پیدا کنم... می خواستم اجاق تو را گرم کنم مادر پسرت باشم مادر دخترت وارث...
جایی نرو ! بچرخ فقط در مدار من ! ای ماه …! ای ستاره ی دنباله دار من باید جهان و نظم قدیمش عوض شود هر کار می کنم که تو باشی کنار من دادم عنان زندگی ام را به عشق تو از اختیار عقل گذشته است کار من چون...