پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عصرها وقتی برایت چای را دم می کنمبیشتر پیوند خود را با تو محکم می کنمچای خوردن های ما یک اتفاق ساده نیستبا تو گرم گفتگو هستم، صفا هم می کنمتا فضای خانه را پر می کنم از عطر چایخستگی را، خستگی را از تنت کم می کنماستکان های من و تو عاشق یکدیگرندعشق را پررنگ در ذهنم مجسم می کنممن بلای خانه ات هستم ولی با این وجودبهترین ها را برای تو فراهم می کنمگفته بودی خانه ام هرگز نباشد بی بلاراست گفتی خانه را دارم منظم می کنم...
هر روز صبح دوست داشتنتتازه میشودمثل بوی سنگک تازهمثل عطر چایروز از نو دوست داشتنت از نو️️️...