متن من و تو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات من و تو
دستانت، دستی از مهربانی و عشق،
که در آن، دلِ من گم می شود و می یابد خود را.
هر بوسه ات، شعری است بی پایان،
که در آن، من و تو در هم می رقصیم و جهان می میرد.
تو همان یاری که در حضورش،
جانم زنده می ماند...
من و تو،
غروبگاهان
روی نیمکت پارک، میعادگاهمان بود.
درخت کنار نیمکت
که همیشه درد دل های ما را می شنید،
تنه اش خمیده است.
شعر: صالح بیچار
ترجمه: زانا کوردستانی
وطن یعنی تو
تو یعنی آواز
آواز یعنی پرچم
پرچم یعنی رنگ چشمان تو
چشم تو یعنی سرود ملی
سرود ملی یعنی صدای تو
صدای تو یعنی شجاعت
شجاعت یعنی آزادی
آزادی یعنی قلم
قلم یعنی فریاد
فریاد یعنی وطن
وطن یعنی من و تو...
شاعر: شنو محمد زاخو
ترجمه:...
مرا به نام تو می خوانند،
در تاریکی ما می شویم
در نور، من و تو
همراه با توام ولی
کسی مرا به من نمی شناسد
من
سایه ام .
نازنینم!
پیراهنی که تو به تن می پوشی،
لباس روح من است!
در بهشت هم،
همان پیراهن را به تن خواهیم کرد من و تو...
شعر: برهان برزنجی
ترجمه: زانا کوردستانی
من و تو
مثل جمعه و شنبه
همینقدر نزدیک
همینقدر دور...!
روزی زیر یک سقف با تو عاشقانه زندگی خواهم کرد.
نمیدانم
نپرس
کی
کجا
و چه جور ...
اما
یک جایی
در اعماق قلب من و تو
انگار شعله ای خاموش نشدنی
زیر خروارها غم سوسو میکند .
اه از این سکوت ممتدِ
میان من و تو!
خوب میدانیم
چه...
عصرها وقتی برایت چای را دم می کنم
بیشتر پیوند خود را با تو محکم می کنم
چای خوردن های ما یک اتفاق ساده نیست
با تو گرم گفتگو هستم، صفا هم می کنم
تا فضای خانه را پر می کنم از عطر چای
خستگی را، خستگی را از تنت...
من بیخبر
تو باخبر
بوسم ڪن
این معجزه ی بوس
چه ها می ڪند با
من و تو !
پروانه فرهی(پرر)
۱۴دوصفرشهریور۱۲
کاش!
من و تو
زیر یک چتر ،می لرزیدیم
و من در آغوشت ، می گریستم
آغوشت ،مرا گرم می کرد
و اشکم تو را...
حجت اله حبیبی
گاهی سخت دلتنگ می شوم
گویی که می خواهم
تو را از خیال های خوش بیرون کشم
و در آغوش گیرمت
گویی که بغض کنم و
اشکی نیاید
گویی که در آن سوی میدان
فقط تو باشی و من!
رقیه سلطانی
باران هم عاشق است دلتنگ که می شود می بارد!
رقیه سلطانی
شهریور پایان تابستان بود و اغاز من و تو
ظاهر یک پایان است و دو اغاز
ولی
دوجهان می دانند ما یکی هستیم