متن فئودور داستایوفسکی

فئودور داستایوفسکی

ما همیشه فقط حرف می زنیم، اما پای عمل که می رسد، به خودمان هیچ تکانی نمی دهیم. از انسانیت دَم می زنیم، اما از قهرمانی کردن و کارهای بزرگ عاجزیم.

فئودور داستایوفسکی :

آن کسی که وجدان دارد
اگر به اشتباه خود پی برد ، رنج می کشد
این خود بیش از اعمال شاقه
برایش مجازات است.

فئودور داستایوفسکی:

ما همیشه فقط حرف می زنیم، اما پای عمل که می رسد، به خودمان هیچ تکانی نمی دهیم. از انسانیت دَم می زنیم، اما از قهرمانی کردن و کارهای بزرگ عاجزیم.

فئودور داستایوفسکی:

هر پرهیز کاری گذشته ای دارد ،
و هر گناهکاری آینده ای !
پس قضاوت نکن ...!

فئودور داستایوفسکی

ما همیشه فقط حرف می زنیم، اما پای عمل که می رسد، به خودمان هیچ تکانی نمی دهیم. از انسانیت دَم می زنیم، اما از قهرمانی کردن و کارهای بزرگ عاجزیم.

فئودور داستایوفسکی :

آن کسی که وجدان دارد اگر به اشتباه خود پی برَد رنج می کشد ، این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است.

فئودور داستایوفسکی :

فقط کسی را می توانم دوست بدارم که آزاده باشد ، احساسات مرا بفهمد و محترم بدارد.

- شب های روشن

فئودور داستایوفسکی:

به عقیده ی من بهتر است آدم تلخ کام باشد ولی بداند، تا اینکه خوشحال باشد و فریب خورده !

فئودور داستایوفسکی :

دانستنِ زیادی واقعا بیماری ست
یک مرضِ حقیقی و تمام عیار

فئودور داستایوفسکی :

فقط کسی را می توانم دوست بدارم که آزاده باشد و احساسات مرا بفهمد و محترم بدارد

‍ ⁠ من بیشتر دوست داشتم دراز بکشم و فکر کنم. همه اش فکر می کردم. همه اش خوابهایی می دیدم عجیب و غریب. نمی ارزد بگویم چه خوابهایی! من آن همه وقت همه اش از خودم می پرسیدم چرا آنقدر احمقم. اگر دیگران نفهم هستند و من یقین می...

فئودور داستایوفسکی :

دیگر بس است
به قدر کافی به ندای دلم گوش کردم ، حالا دیگر باید به حکم عقل زندگی کرد

ابله

فئودور داستایوفسکی:

قدر پول باید به اندازه ای نزد یک جنتلمن ناچیز باشد که نبودش نتواند آرامش او را برهم زند !

فئودور داستایوفسکی :

می خواهم اقلا یک نفر باشد
که من با او
از همه چیز
همان طور حرف بزنم
که با خودم حرف می زنم

فئودور داستایوفسکی :

به عقیده ی من بهتر است آدم تلخ کام باشد ولی بداند ، تا اینکه خوشحال باشد و فریب خورده !

فئودور داستایوفسکی:

ما همیشه فقط حرف می زنیم، اما پای عمل که می رسد، به خودمان هیچ تکانی نمی دهیم. از انسانیت دَم می زنیم، اما از قهرمانی کردن و کارهای بزرگ عاجزیم.

فئودور داستایوفسکی :

ما هم می توانیم خوب و نجیب باشیم،
اما فقط وقتی که همه چیز بر وِفقِ مرادمان باشد.

فئودور داستایوفسکی :

ما هم می توانیم خوب و نجیب باشیم
اما فقط وقتی که همه چیز بر وفق مرادمان باشد.

فئودور داستایوفسکی :

بزرگترین شکنجه آن است که
دیگر نتوانی دوست داشته باشی.

فئودور داستایوفسکی :

آن کس بهتر از همه زندگانی خواهد کرد
که بتواند بهتر از دیگران خود را فریب دهد

فئودور داستایوفسکی :

انسان تنها موجود زنده ای است که
نمی خواهد آن چه را که هست ، بپذیرد

مانده ام که مردم از چه چیزی بیشتر وحشت دارند. من که می گویم مردم بیشتر از هر چیز از این وحشت دارند که قدم تازه ای بردارند یا حرف تازه ای بزنند