تا به امروز هر چه از رفاقت نوشته ام برای او نوشته ام. این یکی را یادم نیست چند سال پیش نوشتم و مناسبتش چه بود:«پرسید فرق بین دوست و رفیق؟ گفتم دوست فقط یک آشناست، یک همکار، یک همکلاسی، حتی یک همسایه. گاهی یک همسفر، شاید حتی یک همراه،...
آفتابگردانها زبانه هایی سرکشیده اند به سحرگاه، سکوت میان سروها چون سیاره ای ست سبک از هواژِل و دود درویش خاکستریِ سوخته از بُن و نورهایی که شعاع شان را به نافگاه قاره ها و زمان چون نیزه های خمیده ای فرو برده اند. اینجا سفر تمام می شود. کاکتوسها...