شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
برای تو می نویسم برای تویی که شب را برایم قبرِ تاریکی کرده ای که ناله هایم گوش گورستان را کر کرده است. برای تو می نویسم که خورشیدِ آسمانم را با رفتنت سیاه کردی،و بعد از تو با هر پاک کنی که کشیدم این لکه ی ننگ بدتر شد...برای تو می نویسم ای کابوس تمامِ سالم یادت هست؟ زمان رفتنت اشک هایم کاسه ی آبی شد برای بدرقه ی راهت و تو چه عاشقانه دست هایش را میفشردی تا مبادا سرمای زمستان لطافتشان را برهم بزند.. برای تو می نویسم برای تویی که ع...
هر آدمی از عشق یه سهمی داره....سهم بعضیا یه نگاه موقع عبور از هم،سهم بعضیا یه تپشه موقع دیدن چشمهای هم،سهم بعضیا قد یه بوسه اس توی مستی،سهم بعضیام چند روز عاشقیو و یه عمر مرور خاطراته،سهم بعضیا وصال یاره،سهم بعضیام جدائیه...عشق قصه ی شاه پریون نیست که با یکی بود یکی نبود شروع بشه و همیشه تهش رسیدن باشه.....گاهی عشق به معنای نرسیدنه،نرسیدن به کسی که دوستش داری.شاید قصه ی تلخی باشه شاید پر از غصه و درد و رنج باشه ولی عشقه دیگه کار...