متن درد بی درمان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد بی درمان
آغوش کسی مرهم درد من نیست
ای مرگ مرا گرم در آغوش بگیر
آتشی در سینه دارم، شورِ پنهانی ببین
قصهای از جنسِ دل، با چشمِ بارانی ببین
شبنمِ غم بر رخِ گل، نقشِ حیرانی کشید
رنجِ هستی را در این، دورِ گرانجانی ببین
عقل، بازیچه به دستِ عشق شد، ای بیخبر
سوزِ دل را در تبِ این، دردِ بیدرمانی ببین
مرغِ جان...
درد بی درمان من تسکین نمی یابد
مگر با بودنت
عشق تو دردیست بی درمان، گرفتارش منم.
عشق تو دردیست بی درمان، مدارا کردنش با من.
صیاد عزیزی چه قشنگ میگه ...
قوی ترین دارویی که برای یک انسان وجود داره .یه انسان دیگه هست ...!
تو همون یه آدم منی 🦕🦒
صیاد عزیزی
و هیچ درمانی برای درد خاطرات نیست....؟
صیاد عزیزی
زخم ما درد بی درمان است..
چه حاصلی دارد کس بداند این درد بی دردمان را.،
المیراپناهی درین کبود.
برای تو می نویسم
برای تویی که شب را برایم قبرِ تاریکی کرده ای که
ناله هایم گوش گورستان را کر کرده است.
برای تو می نویسم که خورشیدِ آسمانم را با رفتنت
سیاه کردی،و بعد از تو با هر پاک کنی که کشیدم
این لکه ی ننگ بدتر شد......
درد بی درمان درد نیست گاه پاره ای از تن است
گاه پاره ای از روح
گاه اسم من است
همان اسمی که صدایش نزدی
و لک میزد برای اینکه بشنود
درست است نام من است
لحظاتی که هیچکس کنارم نبود ومن با اینکه فقط خود را داشتم خودم را...