سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
در شب قدر نشستم که تو پیدا بشویباعث شادی من در شب احیا بشویتا سحر زمزمه کردم همه جا نام تو راتا انیس دل طوفان زدهٔ ما بشویدل من آینه شد عکس تو افتاد در آنپاک شد سینهٔ من تا که در آن جا بشویلیلة القدر منی ناب ترین سوره عشقمطلع الفجر بخوانم که تو معنا بشویترسم این است به فردا نرسد عمر عزیزمگر ای عشق بیایی و مسیحا بشویآسمان غرق "فرشته"ست شب قدر ببینتا "جهانگیر" ترین عاشق دنیا بشویفرشته جهانگیر...
کن عنایت بار اِلها سائل این خانه رااین منم در میزنم بگشا در کاشانه راآمدم پیش تو با فرط گناهم ربّنالیلة القدر است و من نامه سیاهم ربّنا...