به دنبال کسی جا مانده از پرواز میگردم مگر بیدار سازد ، غافلی را غافلی دیگر
دیده سازند خلائق به تماشایِ تو باز منِ حیرت زده از شوق دهان باز کنم
مرا با تو وصال ای جان، میسر کی شود هرگز؟ که من از خود روم وقتی که گویندم تو می آیی !!!
یک رویا می تواند قوی تر از هزار واقعیت باشد.
زنان خلق شده اند تا دوست داشته شوند، نه اینکه درک شوند.
منحصر شد همه ی دار و ندارم به جنون به چه ره خرج کنم اینهمه دارایی را؟!!!!
می بوسمت به نرمی و با ترس، منطقی ست کاری که صید با سر قلاب می کند!!
چندان که فراموش توام ، یاد تو دارم...
کمند زلف در گردن، گذشتی روزی از صحرا هنوز از دور گردن میکشد آهوی صحرایی
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی ...
از بُن هر مژه ام آب روان است، بیا
مرهم به دست و مارا مجروح میگذاری..!!
قانع به خیالی زِ تو بودیم...
من یک زنم و گریه برایم مقدر است اما تو مرد باش و به این اشک ها نخند...
صائب! دو چیز می شکند قدر شعر را تحسین ناشناس و سکوت سخن شناس!
دلِ صد مرده بہ لبخندِ تو اِحیا بشود و مسیحا نَفِس الہام بگیرد از تو
هیچ اصرار ندارم که بمانی اما صبر کن دوست ندارم که تو تنها بروی
مینویسد شور چشمان تو را با صد قصیده هر کسی در مکتبش دریا شناسی خوانده باشد
گیر کردم بین اینکه عاشقم یا عاشقی!! مثل عیسایی که در حس یتیمی مانده است!!
سه دوست وفادار وجود دارد: همسر پیر، سگ پیر، و پول آماده.
زندگی هر چقدر هم بد به نظر برسد، باز هم کاری وجود دارد که می توانی انجام دهی و در آن موفق شوی.
از زندگی لذت ببر. زمان زیادی برای مردن هست.
زندگی فراغت بال و زندگی ای از تنبلی، دو چیز متفاوت از هم هستند. در قبر به اندازه کافی فرصت برای خوابیدن هست.
من هر روز سعی می کنم با کائنات به شکلی ناخودآگاه در ارتباط باشم.