مرگا به من! که با پر طاووس عالمی یک موی گربه ی وطنم را عوض کنم
برای بیمارستان "نکویی" قم قلمی شد: - سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آنست که او را به نکویی نبرند !
کلنگ توسعه بوسید تربت قم را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند!
صوفیان وا ستدند از گرو می همه رخت بنده از شرم شدم پشت درختی پنهان!
من بیچاره هم از اهل سلامت بودم بس که رفتم به چکاپ این همه بیمار شدم
تو را ز کنگره عرش می زنند سفیر! چرا به کنگره شعر می روی شاعر؟!
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد! بی خبر بود که ما مشترک کیهانیم
به آب روشن می عارفی طهارت کرد و رفته رفته به این کار زشت عادت کرد!