متن شرم
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شرم
توپ تر از همیشه
برگشته ام
محکم تر سیلی بزن آقای گذشته!
من اشتباهی نکرده ام!
خوشحالم که شکستم
شیشه ی باورت را...
«آرمان پرناک»
هر دم نفَسم با نفَس گرم تو ،گرم است
از روی تو خورشید سرا پرده ی شرم است
با طلعت رویت شده رخشنده دل من
دلهای چو سنگ از نفَست نازک و نرم است
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی
شرم داشتم
که جلوی دختران همسایه سر بلند کنم
اما قلبن نیز می خواستم
برای به آغوش کشیدن دخترک زیبای همسایه سینه چاک کنم.
روزی دخترک همسایه شرم را کنار گذاشت
نگاهش را به من دوخت
و چنان به من نزدیک شد که سینه هایش به سینه ام برخورد داشت...
انگاه که برتو رسم
برایم بجای تمام بوسه ها
اغوش ها لمس بودن ها
بجای تمام دوستت دارم هایی که شرم مانع گفتن شد برایم پرتقال پوست بکن
در فراخوان نگاهت،زود شرکت میکنم
با خیالت یک دو ساعت،خوب خلوت میکنم
چشم های تو مجازی نیست اما،تاسحر
با نگاه بی نظیرت،بی صدا چت میکنم
چشم هایت موج دریا و،خیالت آسمان
تا نگاهت میکنم،احساس لذت می کنم
یک زمان میرنجی و یکبار میخندی برام
دل فدای خنده های بیصدایت میکنم...
وفای ماندنت را کنار تک تک خیال بافی هایم دیدم
خیالاتی که با قایق های رنگارنگ کاغذی روانه نیلِ نیلگون کردم
هر بار تو را می دیدم چهره ات همانند شاخه های در هم کشیده سیب،همان قدر شیرین و زیبا با گونه هایی سرخ از شرم میخ کوب زمین بود...
به تو که می رسم،
و گونه های گل انداخته از شرمت؛
تَرَک بر می دارد
در دست هایم انار!
♥
لبخندت،،،
می شکوفاند
روحم را!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
نیست در آغوش من جز نفس گرم تو
در پس آن بوسه ات فاش شده شرم تو
هر قدم از رفتنم بی تو بجا ماندن است
بی تو کجا من روم وقتی هدف ماندن است
هر شب و روز مقصدم سمت حریم تو بود
ژاله صبحگاه من وَسمه چشم تو...