متن ایران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ایران
خلیج فارس ، تویی قلبِ سرزمین من ایران
تو درجنوب کشور من ، غرورِ نسل دلیران
تو موجِ خشم وطن بوده ای نه ساحل تسلیم
همیشه زنده ای از خونِ نسلِ غیرتِ ایران
به سنگ، می زَنَدت موج دشمن از سرِ کین
ولی تو قلعه یِ راسخ، نهاد عزتِ ایران...
به نقشه نقش غارت میزند باز
دم از جعل هویت میزند باز
خلیج فارس ، تاریخ من و توست
چه کس تاریخ را خط میزند باز؟
وعده اردیبهشتی را به من دادی که حال
نیمهای از آن گذشت و نیم دیگر میرود
من که دلتنگم نمیدانم که دلتنگم شدی؟
جان ما دریاب ، عمری را که دارد میدَود
من از نسیمی که روی کوههای ایران میوزد جان میگیرم!
از غبار خاکش، شعر میسازم
و از صدای خواهران و برادرانم امید!
میهن من قصهایست که در چشمان مادرم جاریست
و در خندهی کودکان سرزمینم ادامه دارد
نه تاریخ کهنهاش مرا عاشق کرده
نه آوازهی بلندش در جهان
بلکه این...
آزاده باشیم و حقیقت را بگوییم
در وادی اندیشه راه حق بجوییم
گاهی بگوییم از غم و بیهمنوایی
از سستعهدیها و رنج بیوفایی
هرچند خوب است از گل و ریحان بگوییم
از شمع از پروانه و هجران بگوییم
هرچند درد عاشقی درد کمی نیست
این درد را غیر صبوری مرهمی...
آب و باد و، خاک و آتش، مینمایند این صدا:
تا هماره، زنده بادا کشورِ ایرانِ ما
کشوری که: مردمانش، «عشق» را سرلوحهاند
مهرورزیهاست رسمِ کیشِ مهرِ سینهها
«سرزمینِ آریایی»؛ «سرزمینِ مادری»
خاکِ گلگونی که هست از خونِ یاران، باصفا
اینجا «ایران» سرزمین ایستادگی و مقاومت ...
ما با ولایت زنده ایم؛
تا زنده ایم ، رزمنده ایم...
پاییز در حال رفتن است، اما خاطراتش در قلب هایمان می ماند. این صبح، دعا می کنم شادی مثل خورشید در تمام خانه های ایران بتابد، و زمستانی بیاید که برکتش در جان همه مان ریشه کند.
آرام بگیرید، این آخرین بوسه پاییز است... و چه زیباست که با عطر...
منت از خلقی برای لقمه ای نان می کشیم
دیگری نان میدهد ما ناز اینان می کشیم
چون توکل نیست کار ما به دست مردم است
خواجه ما را منتظر ما ناز دربان می کشیم!
باید همیشه شاعران حق را بگویند
در بازی اندیشه راه حق بجویند
باید که بنویسند از درد جدایی
از حسرت و دلبستگی و بی وفایی
ازعشق واز باغ و گل وریحان بگویند
از سرزمین خوب مان ایران بگویند
از جنگ از تحریم از فقر ونداری
از سر زمین خوب ایران...
باران بهار و عطر احساسم باش
خوش رایحه و رنگ گل یاسم باش
بازیگرِ صحنه های ِ حساسم باش...
بهزادغدیری
می گویند همه چیز مادری اش زیباست
سرزمین مادری
زبان مادری
مهر مادری
اما این وطن پر مهر با زبان عشق قلب خود را نامی دگر نهاده است، خانه ی پدری
و ما در خانه ی پدری، به زبان مادری، لالایی عشق می خوانیم برای وطن
ایران زمین، مهد فرهنگ و هنر
سرزمینی کهن، با دلی پر از مهر
از زرتشت و مهر، تا فردوسی و خیام
همه گویند از ایران، با شور و با سلام
آریایی نژاد، با رگ های پُر شور
در هر نفس، فریاد زنند، عشق و شعور
آتشکده ها، روشن، در دل...