شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
تا روزی که بود دست هایش بوی گل سرخ می داد از روزی که رفت گل های سرخ بوی دست های او را می دهند...
در آسمان دو چیز افسونم می کند آبی بیکران و خدا آن را می بینم و می دانم که نیست او را نمی بینم و میدانم که هست...
تا روزی که بود دست هایش بوی گل سرخ می داد از روزی که رفت گل های سرخ بوی دست او را می دهند...