تا روزی که بود دست هایش بوی گل سرخ می داد از روزی که رفت گل های سرخ بوی دست های او را می دهند
تو مهربان بودی چون پیامبری که معجزه اش لبخند است و دست هایش قسمتی از آغوش
دست هایش، شبیه ماهی می لغزد، -- لیز می خورد ☆ آه! ماهیگیرِ چابکی نیستم!!! (رها)