پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از تماشای تو چون خلق نیارند ایمان ؟کافرَست آن که تُرا بیند و بیدین نشود !...
از درد و دل کردن برای خلق بیزارمهرشب غمم را میکِشد بر دوش سیگارم...
ازبس که خلق پشت نقاب ایستاده اندباور نمی کنند من بی نقاب را..!...
در پِیِ پُرسش بی پاسخ این خلق مباشگله هر روز به دنبال چرا خواهد رفت!...
از همه خلق دلارامم تویی......
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرندهمیشه زخم زبان خونبهای زیباییست...
کاری که نگاه تو شبی با دل ما کردبا خلق نکرده استنه چنگیزنه تاتار...