شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
دل بسته به کنج حرمت حضرت بارانهر روز دعا با دل خون دیده ی گریانقسمت نشد از قافله ی عشق عقب مانداین زائر عاشق نرسیده است به مهراناعظم کلیابی بانوی کاشانی...
یک عمر حسین گفتم و این اسم به لب مانددل در تب رویای رخ تو همه شب ماندهرسال به خود گفته ام امسال، ولی حیفدل باز ازین قافله عشق عقب ماند اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش ......
با تو خوشبخت ترین آدم این قافله امکم نشو / دور نشوبی تو جهانم خالیست......