پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ساعت دقیقا هشت با باران رسیدمقطره به قطره آسمان را می دویدمجای کبوترهات گشتم دور گنبدخورشید را پابند فرمان تو دیدمتا کم شود بار گناه از روی دوشم از چشم بارانیِ خود منت کشیدملبریز شد از عطر باران جانمازمدر سجده ام طعم اجابت را چشیدمآهو. شدم تا. ضامن. آهم تو. باشی دل از همه جز دامن مهرت بریدمیک زائر دلخسته از جنس کویرمیک آسمان غم دارم اما پر امیدمچون زعفران گل کرد خوابم از حضور...
چون کبوتر شده ام جلد هوای گنبد زائرم از کرمت لطف نما دانه بریزاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
دل بسته به کنج حرمت حضرت بارانهر روز دعا با دل خون دیده ی گریانقسمت نشد از قافله ی عشق عقب مانداین زائر عاشق نرسیده است به مهراناعظم کلیابی بانوی کاشانی...
هرروز دعا با دل خون دیده ی گریانهی نذر ولی نه نرسیدیم به مهراننگذار که این زائرت از عشق بمیرددل بسته به کنج حرمت حضرت باران اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
دلم شکست و غزل شرحی از جدایی شدگرفت قلب زمین و زمان فدایی شددوباره بیرق ماتم دوباره بزم عزابه شوق دیدن گنبد دلم هوایی شد رسید دسته ی پروانه های خونین بالکنار ناله ی نی ها چه نینوایی شدفلک دوباره ازاین ماجرا به تنگ آمدقلم به حرمت نام تو کبریایی شدنوشته اند تمام مورخین از تو به احترام تو تاریخ کربلایی شددوباره در غم هفتاد و دو شقایق سرخزمان سوختن و مرثیه سرایی شدگمان مبر که اسیرند همرهان حسین.. که زینب...
من آمدم به حریمت حریم امن دعایتچه میشود که نگاه کرم کنی به گدایتسلام بر تو ازاین زائری که غرقِ گناه استدلش چو کفتر جلدی گشوده پر به هوایتاعظم کلیابیبانوی کاشانی...
امام رضا (ع)سلام آقای خوب و مهربونم!اجازه هست من هم زائرت شم؟ ضریحت رو بگیرم قد عمرمشده حتی یه لحظه شاعرت شم!سرم پایینه از بس بغض دارممنو مهمون آغوشت کن این باریه برگم زیر آوار غم و درد تو این برگو از این پاییز بردار!میگن هستی پناه اهل غربتغریبم من درست مثل تو آقا!به جون کفترای گنبدت کهامید من تویی از کل دنیا...هنوز رج می زنم آواره گی موگرفتار یه طوفانِ عجیبم!نمی خواد بشکنه انگار طلسممبریدم! ناامیدم! بی ن...
خوش به حال زائری که در صحنت زیر باران اسیر رحمت تو شد...
اصلا تمام نامه ی اعمال ما درستشرط قبول،رویت مهر ولای توستمانند فرشهای حرم صحن قلب راباید زهرچه غیر شما خوب خوب شستآقا! به لطف حضرت زهرا نوشته استما را به پای حضرتتان دستی از نخستدارم کبوترانه به سمت تو می پرمیاری اگر کنند مرا بالهای سستباید تو را به جان جوادت قسم دهدیعنی که هشت زائرتان پیش نه گروست...