من؛ نَه آن ظلمت که می پنداشتی شعله هایِ سَرکِشَم؛ شورَم ببین! ✍شیمارحمانی
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/باد کابوس های ساحل را می شمرد.
تشنگی مفرط روزنه ها/ تماشایی است/ پاییز
تماشایی است/ جابجایی/پاییز برگ ریز