رفت تا دامنش از گَرد زمین پاک بماند آسمانیتر از آن بود که در خاک بماند !
با شفاف ترین قلب و پاک ترین احساس می پرستمت
پاک نمیشود خونی که پاک است دست ات را به گردن دستمال نیانداز
خسته نمیشوم ز تو / خسته شدی اگر ز من خاطر تو گمان مبر / پاک شود ز یاد من
اثر انگشت ما از قلب هایی که لمسشان کردیم هیچ وقت پاک نمی شود.