پیامک

از واجبات دین شده...
پرستش چشمان تو...

کاش میفهمیدید که میفهمیم اما به روتون نمیاریم :)

"هیچ‌چیز...
واقعی نیست
جز زخم زبان‌ها..."

"آینه شکست، اما تصویرت باقی ماند"

"خنجر از پشت، لبخند از روبه‌رو"

"اعتماد، ویران‌تر از هر زلزله"

"من سایه‌ای از تو، و تو خورشید دیگران"

"میان فاصله‌های ما، هزار بوسه گم شد"

"تو در شعرهای من جاری هستی؛ اما دور"

"کاش حرف‌های من، در گوش تو خانه داشت"

جدایی
نقطه‌ایست
که جمله را
تمام نمی‌کند!

تو رفتی
و جهان
وزن سکوت را
به من آموخت.

با تو
در هر
قدم
دل
آرام
است

یه مشت لجن، با ما لجن :)

شفاف م
بی لکه
دیده نمی شوم

روزگار میگذَره ولی از روت :)

چشم هایت قصه دیگریست ...

دودرجه کمترمساوی تعدادخانه های گرم بیشتر

از یادم مبر ای گل...

چشمانی که حرف ها دارند ....

تو آمدی
و هرچه نبود
بود

زندگی سخت نیست تو زیادی گشادی

هر کسی یه قیمتی داره
ولی تو، اشانتیونی

چشم هایت قصه دیگریست...