یزدان به تو عمری دگر و روز دگر داد یک صبح دگر، ظهر دگر، شام دگر داد پس سجده و صد شکر که پیمانه نشد پر این روز مبارک که خدا لطف دگر داد...
پیمانه را به دست اجل بسپرو برو ای زندگی شراب تو مستم نمی کند
امسال هم نمک سود کردم ارزوهایم را با دو پیمانه ا ش ک
من و او هم سفری یک دل و یک دانه شدیم هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم .