با جنگ هیچ آرامشی ترسیم نمی شود رسم جنگ آوران آشوب است !
دل به دل راه ندارد که به عینی دیدم دل من غرق در آشوب و لبش خندان بود
با یادت جهان من آشوب است در عشقت هوای مردن خوب است خاموشی بهای عشق است !!! میدانم...که برده ای از یادم بی تابم که داده ای بر بادم...
خودم را به پارک آورده ام می خواهم روسری ام را در بیاورم تا آشوب باد خیالت را از لای موهایم بیرون بیاورد...