متن آشوب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آشوب
یک شهر شده آشوب و دل ما شده ویران...
از دست دو چشمون سیاهت...
لبخندش ناشی از قدرتش بود،
وگرنه درون پر آشوبی داشت.
رویای شیرین حضورت
همیشه به قلبم سنجاق است
اما ، هر زمان که ساعت
نبودنت را اعلام می کند
دلم آشوب می شود
بیا که لحظه ی بودنت را
احساس می کنم
آمدنت به قلبم الهام شده
بیا تا لحظه هایم را
با تو نفس بکشم
مجید رفیع زاد
دلم آشوب است
انگار که داری از دستم می روی
انگار نه انگار که هرگز نداشتمت
هر لحظه می اندیشم
به نداشتنت
و باز هم خیال می کنم انگار درست همین لحظه است که از دستم می روی
سولماز رضایی
دلتنگ باشی...
آشوب باشی...
دلسردم باشی...
چ شود!
مث چایی میشی..
همون چای سرد تلخ ک نگاشم نمیکنن!
نویسنده: vafa \وفا\
در حسرت فردایی بهتر به خواب می روی تا رویا ببینی...
اما با کابوس مرگ بر می خیزی...
خنده را نقاب می کنی تا پی نبرند به غم اشوب گر درونت ...
سکوت را فریاد می کنی ...
و درد را دیکته ...
در بن بست آینده می دوی و...
در ژرفای این قلبِ شوریده
تنها واژه یِ عشق، حکمرانی می کند.
منی که با تو خو گرفته
هیچ وقت به زندانِ غربت،
محدود نمی شود.
همواره در آینه ها
تو را جست و جو کرده
و به پهنایِ هفت آسمان،
دلش درگیر آشوب می شود.
در پسِ تیک تاکِ...
همیشه آدم های بی خیال آدم های احمق و بی مسئولیتی نیستند\شاید بی خیالی تنها راه و سلاح آن ها در برابر مشکلات و غصه هاست\شاید در درونشان آشوبند و خم به ابرو نمی آورند و شما بر اساس خطای دیدتان قوی بودنشان را نمی بینید و میگذارید پای بی...