خواب ببر ز چشم ما چون ز تو روز گشت شب آب مده به تشنگان عشق بس است آب ما
نه جانم روز،درد ندارد شب است میفهمی تا به حال،چقدر مرده ای
گاهی اوقات همه چیز میشه یک خط ، یک افق و نارنجی غمگین گاهی هم شب است هم روز
و پاییز در انتظار زمستان بود و شب در انتظار روز و عشق در انتظار عشق..
دلم میخواد بودنت مثل قصه روز و شب باشد...