آخرش گفتی که از اول دلت با من نبود باز هم شکرش به جا باشد ، صداقت داشتی
هر که از عشق تو پرسید ،به او گفتم شکر... پیش مردم،گله از یار؟! همینم مانده ست...
داشتنت را شُکر دلبر جان
به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد شانهای نیست ولی شکر که دیواری هست!
دو چشمت از عسل لبریز و لبهایت شکر دارد بیا، هرچند میگویند: شیرینی ضرر دارد
چه نسبت با شکر داری که سر تا پای شیرینی چه خویشی با قمر داری که پا تا فرق زیبایی
خدا رو شکر که تو را دارم بهترینم خدا تورو برام حفظ کنه
کافر باشد که با لب چون شکرت امکان گنه یابد و پرهیز کند...
شکر بر میوه می پاشد لبانش