شُست باران همه ی کوچه خیابان ها را پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟!
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی! به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
غمت غلیظ ترین کامست و نخ به نخ دهنم دودست ...
دلبرت هر قدر زیباتر غمت هم بیشتر پشت عاشق را همین آزارها تا می کند... .
هر روز دلم در غم تو زارتر است وز من دل بیرحم تو بیزارتر است بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادارتر است
جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام