پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شب رسید و درد عشقت باز هم شدت گرفتمثل دندان درد، شب ها یاد آدم میکنی......
دزدیده اند از لب تو خنده را مگر؟با اخم خود کجای جهان را خریده ای؟!...
کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد بوی باران را تنفس کرد، عطر آمیز شد...
آنقَدَر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد تیر دیوانه شد ، مرداد هم از شهر رفتاز غمت ، شهریور بیچاره حلق آویز شد...