پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در جمله ی دوستت دارمدو نقطه کنار هم ایستاده اندیکی من هستم یکی تو ... ...
در دستورِ زبانجان یک بخش است آن هم فدایِ تُ...
میگویند عشق انسان را کور میکندمن اما از وقتی که دوستت دارملال شده ام !!!...
دستت را که نمیتوانملااقل بگذار...بهانه ات را بگیرم...
در چشم های توهزار شجریان...ربنا میخواند !!!...
تو همانفکر قشنگی که بر سر دارم.......
ای کاش دلمدر بغلت...جان میداد !!! ...
قصد جانم کرده ای جانم فدای قصد تو......
شرط ادب است بعد تو دست به زانو بنشیند دل ما...