دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
در نگاه آنانی که پرواز را نمی فهمندهرچقدر که بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشویسالروز نیروی هوایی مبارک باد...
پروازی به وسعت عرش را برای شما پرندگان آسمان ایران عزیز آرزو دارم .روز نیروی هوایی را تبریک می گویم ....
۱۵ بهمن ماه چهل و پنجمین روز زمستان و میانه زمستان است که در گذشته در این روز جشنی به همین نام برگزار میشد. جشنی فراموش شده که در آیین گذشتگان ما وجود داشته و در این روز به شادی و پایکوبی میپرداختند.در روزگاران قدیم در نیمه زمستان یعنی ۱۵ بهمن ماه نیاکان ما جشنی برگزار میکردند و به شادی و پایکوبی میپرداختند. چون کمر غول سرما شکسته میشد و به اصطلاح زمین دوباره زنده میشد و شروع به نفس کشیدن میکرد....
دهه فجر، خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیار ما نگریخت، برفهای بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد. دهه فجرمبارک...
به میان ملت، به شهر و سرزمینت، اینک خروش ایران زمین را بچشم بنگر و فریاد ملتت را بشنو از این پس امید که آزادی حامی سلحشوری خواهد یافت که در برابرهیچ نیرو ئی عقب نمی نشیند.12 بهمن روز ورود امام به میهن مبارک...
روز و شب برای حضرت فاطمه اشک میریزم چرا که عاشق خاک پای فاطمه هستم. لعنت الله علی عدوک یا فاطمه. ایام شهادت بانوی پهلو شکسته، حضرت فاطمه زهرا برتمام شیعیان جهان تسلیت باد...
نمیشود فاطمیه بیاید و شیعه اشک نریزد، نام زهرای مرضیه گریه را به چشمها مهمان میکند. شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت...
سوگند به لحظه سیلی خوردن و لحظه پشت در ماندن بانو که عرش خدامیلرزد اگر دختر نبی آه بکشد. ایام فاطمیه و غریبی علی (ع) را تسلیت باد...
بی روی دلآرای فاطمه شمع علی تا سحر میسوزد، شمع میمیرد و مولا بار دیگر از درد و اندوه میسوزد. گویا یک نفر در خیالش همه شب بین در و دیوار او را صدا میزند. شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را تسلیت باد...
ای تاج سر عالم و آدم زهرااز کودکی ام دل به تو دادم زهراآن روز که من هستم و تاریکی قبرجان حسنت برس به دادم زهرا...
آه زهرا تا ابد جاری بوددست مولا تشنه یاری بودچون علی شد بی کس و بی هم نفسگفت یا زینب به فریادم برسایام فاطمیه تسلیت باد...
دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست / همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیستقطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید / چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیستشهادت حضرت فاطمه( س)تسلیت باد...
حریر سبز نبوت چه شد که چین خوردی ؟به همسرت که نگفتی کجا زمین خوردیپس از نبی تو فقط غصه و فقط سیلیبرای یاری اسلام و حفظ دین خوردیشهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) تسلیت...
رفتی ولی نرفته گلم بوی تو هنوزدارد سرم هوای سر کوی تو هنوزبعد از تو سوی چشم مرا اشک میبردای سمت چشمهای ترم سوی تو هنوزشهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد...
فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست؟ شمع میپرسد ز پروانه گل نرگس کجاست؟در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا ، تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاستشهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد...
به هر برزنی جشنگاهی سدههمه گرد بر گردش آتشکدهجشن سده گرامی باد...
جشن سده با آتش و برافروختن آتش همراه بوده و در ایران باستان آتش بسیار قابل ستایش بوده است. این عنصر شگفت انگیز طبیعت به عنوان یکی از عناصر چهارگانه مطرح بوده است. جشن سده گرامی باد...
جشن سده ، جشن آتش و شورصد روز از زمستان گذشته است، همه دور مخروطی بزرگ از چوب و هیزم جمع شدهاند و مشغول شادی و بزماند. موبد زرتشتی با احترامی خاص لاله آتشین را زیر چوبها میگیرد و با وزیدن چند باد، آتش آن بهاندازهای شلعهور میشود که برای تماشایش باید سر را بالا گرفت. دهم بهمن ماه رسیده است و زرتشتیان سده را جشن میگیرند. گذر زمان نتوانسته روی این جشن باستانی گرد و خاک بنشاند و از اهمیتش کم کند. هنوز هم زرتشتیان جشن سده را با برافروختن آت...
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد/هم آن و هم این سنگ گردید خردفروغی پدید آمد از هر دو سنگ/دل سنگ گشت از فروغ آذرنگجهاندار پیش جهان آفرین/نیایش همی کرد و خواند آفرینکه اورا فروغی چنین هدیه داد/همین آتش آن گاه قبله نهادیکی جشن کرد آنشب و باده خورد/سده نام آن جشن فرخنده کرد...
فلسفه جشن سده چیست؟درباره پیشینه جشن سده و علت انتخاب این نام روایت های متفاوتی وجود دارد. در روایت اول گفته شده: «با توجه به اینکه در تقویم کهن تنها دو فصل زمستان و تابستان وجود داشته است در غروب روز دهم بهمن ماه صد روز از آغاز زمستان میگذشت و صد شبانهروز تا نوروز باقی میماند، پنجاه روز و پنجاه شب. به همین خاطر ایرانیان این روز را جشن میگرفتند.» در روایت دوم افسانهای عنوان شده است درباره اینکه فرزندان حضرت آدم در این روز به صد تن رسیدند....
۵ بهمن زمان برگزاری یکی دیگر از جشنهای به نوعی فراموش شده ایرانی به نام جشن نوسره است. این جشن ۵ روز قبل از جشن بزرگ سده (۱۰ بهمن) برگزار میشود، ایرانیان با برگزاری این جشن خود را برای برگزاری هر چه باشکوهتر جشن بزرگ سده آماده میکردند....
جشن بهمنگان بهمن از واژه اوستایی و هومن است و به معنی اندیشه نیک است .فرشته بهمن یکی از فرشتگان نزدیک درگاه اهورامزدا و در جهان مینو , نماد اندیشه نیک و دانش خداداد است . پاسبانی چهارپایان سودمند در عالم جسمانی به این امشاسپند واگذار شده است . از این رو زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه که در روز دوم بهمن از ماه بهمن بر پا می گردد از کشتار حیوان و خوردن گوشت آن خودداری می کنند و برخی از دینداران آنان از خوردن گوشت و کشتار گاو و گوسفند و مرغ و… در...
هیچ کس رمق گریه کردن ندارد امروزچه رسد به خنده که رنج اش بیشتر استدرخت های راش از هم فاصله گرفته اند انقدر که دیگر جنگلی پیدا نمی شودبین این همه بد و بیراه که روی زمین افتاده است......
وقتی که پوستت :- ابریشم سپید تراوا -نیلوفرینه میشود از نیش بوسههااحساس میکنمبازرگان عطر و پرند و نورمدر جادههای خُرم ابریشم...
دیگر گمت نمیکنم!دنیا پر از آدمهایی است که همدیگر را گم گردهاند؛ولی من دیگر گمت نمیکنم. ....
هرزه نیست اگر گذاشت او راببوسی....خواست تا بدانیحس دوست داشتنش آنقدر قوی بودکه از تمام اعتقاداتش گذشت...
ای آشنای من؛ ای تو دوای من با رفتنت من را به زندان کشاندی باور نمیکردم دوباره برگردم؛به آن شبی که رفتی و با من نماندی......
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم...تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالی ست...تا بدانی نبودنت آزارم می دهد...لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنی ست و عریان...که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد...لمس کن گونه هایم را که خیسِ اشک است و پر شیار...لمس کن لحظه هایم را...تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم...لمس کن این با تو نبودن ها را، لمس کن...همیشه عاشقت می مانم...دوستت دارم ای بهترین بهانه ام......تولدت مبارک بهترینِ زندگیم،...
غرور گفت:امکان نداره!تجربه گفت: خطرناکه!منطق گفت : بی معنیه!قلب گفت:ارزش دوباره امتحان کردن رو داره!.....
تمام ترسم از این است که یک شب بخواهی به خوابم بیایی و من همچنان به یادت نشسته باشم ....!...
روزی گفتیمفقط مرگ میتواندما را از یکدیگر جدا کندمرگ دیر کردو ما از یکدیگر جدا شدیم!...
اولین باره میخوام تولدتو تبریک بگم اولینا خیلی مهمن، همیشه تو یادِ آدما میمونن...مثلِ اولین شبی که تا صبح باهم خندیدیم یادت باشه کهبرای عاشق شدن،باید کسی رو انتخاب کنیکه همیشه به تو شبیه به یک معجزه نگاه کنه مهربونیاتو جایی جا نذاریخوشبختیت آرزومه تولدت مبارک رفیقم...
دلم چیزی نمیخواهددر این دنیا که سنگ ها هم به پاهای لَنگ میخورندفقط میتوان خدا را آرزو کرد...
عشقِ منفردا سالگردِ روزیه که براىِ اولین بار بهم گفتى دوسم دارى و زندگىِ هر دومون رو عوض کردى...از این تاریخ، ٤ سال میگذره، چهار سالى که هر روزش با عشق گذشت...فقط خواستم ازت تشکر کنم که اومدى تو زندگیم و منو عاشق کردى...زندگى بدونِ تو هیچه، بمون برام...خیلى دوسِت دارم بهترین و جذاب ترین مردِ دنیا...
تنها دلیل بهانه گیری های مناین است که دلم میخواهد حواسَت پیشِ من باشد......
مادر تنها کسیه کهمیشه مهربونیه خدا رو باهاشتخمین زد......
همچون تو نباشد به دلم یاد و نظر را...
دقیقه به دقیقه قفل گوشی تلفن هایمانرا باز و بسته می کنیم!ولی به اطرافیانمانوانمود می کنیمداریم ساعت چک میکنیممنتظریم...می فهمی؟!....
عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبودنوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود...
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد...
خداست آنکه خودش هست سرپناهِ کسیخدای باخبر از قصّهی گناهِ کسی.فدای چشمِ خطاپوش و مهربانِ خداکه مانده خیره به پروندهی سیاهِ کسی.همان دقایقِ اوّل... همان شروعِ دعاگذشت مثل همیشه از اشتباهِ کسی...
لعنت به من و عشق تو و وعده ی مایت لعنت به من بی شرف مانده به پایت..!...
قصد جانم کرده ای جانم فدای قصد تو...
هر شب بدون بوسه جدا میشوی ز منانگار بر دهان تو فردا نوشته اند....
یک روز یک جایی عاشق کسی میشوی که دوستت ندارد حالا تمام دلتنگی های دنیا را همگریه کنی سبک نمیشوی ......
مثل نفس شدی برامکشیدنت الزامیه......
یک برادر دارم از جان خوبتر هرچه محبوب است از آن محبوبتربرادر عزیزم تولدت مبارک...
نیازمند لبت جان بوسه خواه من استنگاه کن به نیازی که در نگاه من استز دیده پرتو عشق ار برون زند چه کنمدلی چو آینه دارم همین گناه من است...
هوای سرد بهانه بودقلبت برای دیگری می لرزید...
در حقیقت میشود با چشم هایت حرف زدشکل آدمهای دنیای مجازی نیستی......