اونجایی میفهمی به یکنفر تا مغز و استخوان مبتلا شدی که همه حس های بدِ وجودت،با دیدن نوتیفش از بین میره اون لحظه که کافیه بودنش حس بشه،مثل ذوقِ یه بچه واسه
رفتن به شهربازی ،همه قلبت میخنده . بعضی وقت ها شما زمانی میفهمید یکنفر واستون مورد علاقه شده که ثانیه ها نبودنش رو بهتون نشون میدن و اون لحظه که ساعت ها
رنگ حضورش رو به خودشون بگیرن،انگار روحتون به خونه اتون برگشته و پیش خودتون میگید:آخیش،هیچ جا خونه
خود آدم نمیشه و مثل اون امن نیست.
-آخیشِ من تویی،وقتی به تو ختم میشه احساسم.
ZibaMatn.IR