باید که تو را امشب با واژه بیارایم
واژه به واژه شب را با تو بیاسایم
همپای خیابان ها در یورش باران ها
با یاد تو همراهت در جمع پریشان ها
بازم تویی اندیشم ای مذهب و ای کیشم
دنبال تو می گردم با یاد تو در پیشم
دنبال چه می گردم در بین مترسک ها
غمگینم و می خندند بر اشک من این سگ ها
یارب مددی کن تو هر لحظه کنارم باش
در عشق تویی مقصود فرمانگر کارم باش
ZibaMatn.IR