---
نسیم صبح بگو آن نگار زیبا را
که دل ز دست برفته است و دیده دریا را
به هر کرانه ز عشقت نشان نخواهم یافت
که در هوای تو گم کرده ام تمنا را
به بوی زلف تو جانا، دلم به رقص آید
که مست بادهٔ عشقت کنم تماشا را
بگو به یار که با ما وفا کند ای دوست
که بی وفایی او برده صبر و تقوا را
اگر به وصل تو روزی رسد دل عاشق
به جان سپارم و گویم همیشه شکر یکتا را
---
ZibaMatn.IR