برگ ها چون گیسوان از باد پریشان می شوند
نغمه های عاشقی در دل گریبان می شوند
نیمکت خالی ز یاد خاطرات مانده است
چشم ها در دوردست عشق حیران می شوند
عاشقی در قلب پاییز همچو بوی زعفران
سرخ و زرد و محو از دنیای انسان می شوند
هر قدم بر جاده ای از برگ های رنگ رنگ
سرنوشت ها در عبور آهسته عریان می شوند
ZibaMatn.IR