گر چه دل در بند دنیا، نیست از عرفان جدا
نور حق را کی توان دید از دل انسان جدا
عشق را در سینه پرورده، به جان باید شناخت
کی شود این گوهر پاک از دل و ایمان جدا
در هوای عشق، دل ها می تپد با شور و شوق
کی توان دید این دل ها ز مهر یاران جدا
چون که دریا را به موج و ساحلش پیوند هست
نیست ممکن دید دریا را ز این جریان جدا
در دل شب های تاریک، نور عشق است راهنما
کی توان دید این نور را ز دل و جان جدا
در گلزار محبت، عطر عشق باشد روان
کی شود این عطر ناب از گلستان جدا
هر که با عشق حقیقی زندگی را سر کند
می شود از هر غمی و درد و هجران جدا
در پرواز عشق، دل ها اوج می گیرند به مهر
کی توان دید این پرواز را ز آسمان جدا
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR